نمی‌دونم چه‌جوریه که هر کجا فکر می‌کنم از نظر زمان‌بندی امور روی ریل افتادم و می‌تونم عینِ بچه‌ی آدم به کارهای شخصی، به موارد مربوط به شغلم، به مسائل خانواده، ماشین، ساختمون و. برسم؛ دقیقاً از همه چیز جا می‌مونم.

تصمیم گرفته بودم که منظم‌تر و پررنگ‌تر توی توییتر باشم اما نشد. هم ابزارهای تغییر آی‌پی اذیت می‌کنن و هم به خودم میام می‌بینم که دو روز نرفتم توییتر؛ نمیشه که منظم توش فعالیت کنم.

تصمیم گرفته بودم که کانال تلگرام رو تبدیلش کنم به یه جایی برای جمع‌اوری همه چیزهای خاصی که توی تلگرام می‌بینم؛ که نشد. به خودم میام می‌بینم یه هفته یه هفته آپدیتش نمی‌کنم.

تصمیم گرفته بودم که روزنوشت‌ها رو هر شب بنویسم و منتشر کنم؛ اما به خودم میام و می‌بینم که یه هفته و حتی ده روز جا موندم و باید به ذهنم فشار بیارم که توی هر روز چه گذشته چه دغدغه‌ای داشتم.

تصمیم گرفته بودم سایت خودم رو گسترش بدم، یه سایت شبیه رزومه و پروفایل شخصی برای خودم بزنم، سایت سینمای ما رو با کمک چندنفر بگردونم؛ ولی به خودم میام می‌بینم که هیچ کاری نکردم.

تصمیم گرفته بودم که توی ماه رمضون، فتوشاپ رو کامل یاد بگیرم، سه‌تار زدن رو تمرین کنم، زبان بخونم، توی متمم چندین تا کارگاه و دوره رو تموم کنم؛ ولی ماه رمضون تموم شد و من تقریباً هیچ‌کدوم این کارها رو نکردم.

پی‌نوشت: احساس می‌کنم یه جای کار می‌لنگه؛ ساعت‌ها رو دستکاری کردن ولی بهمون نگفتن؛ هر شبانه‌روز 24 ساعت نیست!

وقتی شوهرخاله‌ها الگو می‌شوند!

از بهشت تا جهنم فقط ۱۷ کیلومتر!

مراقب هیولای درون‌مان باشیم!

رو ,یه ,تصمیم ,توی ,می‌بینم ,میام ,گرفته بودم ,تصمیم گرفته ,بودم که ,خودم میام ,به خودم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فیلتر آب چیست؟ خلاصه راهنمای بکارگیری استاندارد حسابداری شماره ۱۶ پروژه آمار و مدلسازی دوم و سوم دبیرستان مطالبی در حوزه اقتصاد شفابخش server افکارم مشاوره پرورش شترمرغ shiny love...